با گسترش ارتباطات اینترنتی، افزایش رادیو و تلویزیونهای فارسی زبان و فراگیری شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، بحث از اینکه چه بگوییم و آن را چگونه بنویسیم، اهمیت بسیار پیدا کرده است.
فضاهای ارتباطی دیجیتال، در کنار تغییر روالهای مرسوم زندگی، نیازهای زبانی تازهای به وجود آوردهاند. شکلهای جدید، متنوع و متعدد بیان «خود» و ارتباط با دیگران، گفتگوهای روزمره و چگونگی نوشتن و صحبت کردن ما را تغییر داده است. اکنون ما نیازمند برقراری ارتباط گسترده با دیگران هستیم. بههمین دلیل صمیمی نوشتن و راحت حرف زدن به لفظ قلم بودن قدیمی و اداریمابانه، ترجیح داده میشود. در نتیجه، یافتن راههای جدید پیرامون شیوههای به روز گفتار و نوشتار، لازم و ضروری است.
کتاب «اصول شکسته نویسی» نوشته علی صلحجو، نمونهای جالب توجه از تحقیقی مختصر و مفید در مورد شکستهنویسی و بایدها و نبایدهای آن است. این کتاب بهعنوان «راهنمای شکستن واژهها در گفتگوهای داستان» نوشته شده اما به همه علاقمندان تولید محتوای متنی، مدیران برند و برنامهسازان بازاریابی و تبلیغات، پیشنهاد میشود آن را مطالعه کنند.
اصول شکسته نویسی کتاب مختصر و مفیدی است و مطالعهاش وقت زیادی نمیگیرد. با اینحال نکات کاربردی این کتاب میتواند بسیاری از اشتباهات رایج نوشتاری در نوشتن گفت و گوها، یادداشت نویسی برای شبکههای اجتماعی و تحریر محتوا برای رسانهها و تبلیغات را برطرف کند.
علی صلحجو در مقدمه کتاب، طرح کلی مطالب خود را چنین توضیح می دهد:
درباره موضوع شکستن کلمات در نوشتن و گفتوگوها باید علاوه بر حافظه صوتی، به حافطه بصری که از کلمات داریم رجوع کنیم. حافظه تصویری در بازیابی واژهها به ما کمک میکند و اگر به هر دلیل مخدوش شود، در مسیر ارتباط اختلال ایجاد میشود. شکسته نویسی بیقاعده، ابتدا حافظه تصویری را مختل میکند و بعد از آن در خواندن وقفه به وجود میآورد. دیگر اینکه استفاده از نحو گفتاری و جملات صحیح گفت و گویی بهتر از شکسته نویسی دلبخواهی است.
بخش دیگری از کتاب با نام «شکسته نویسی در چت»، به کلمات ابداعی و املاهای عجیبی که در اس. ام. اس های تلفنی و مکالمات شبکههای اجتماعی اینترنتی به کار میرود از زاویه دیگری نگاه میکند.
در پیامهای چت یا گفتگوهای اینترنتی بعضی کلمات یا جملهها به گونهای نوشته میشوند که انگار در حافظه تصویری گویندگان تصویر قبلی از آنها نیست. یعنی به شکل کلمات بیتوجهاند. با اینحال به دلیل نبود حافظه تصویری، دستکاریهایی که در نوشتن واژهها میکنند تاثیری در خواندن متن ندارد.
چکیدهای برای فهم بهتر کلیات شکسته نویسی:
ـ شکسته خوانی به جای شکسته نویسی: بیشتر ما هنگام خواندن یک متن آن را به طور ناخودآگاه شکسته میخوانیم. چنین کاری به نحوه کلام گفتاری نزدیکتر است. مگر اینکه خوانندهای نوآموز یا کم سواد باشیم. اصرار به شکسته نویسی به جای شکسته خوانی، روند خواندن متن را خراب میکند. در زبان انگلیسی هم میزان شکسته نویسی بسیار کمتر از فارسی است، در این زبان واژههایی که در گفتار تغییر میکند صورت نوشتاریشان ثابت میماند.
ـ کاهش تعداد هجا، راهنمای شکسته نویسی: تنها واژههایی را میتوان شکست که با در نظر گرفتن تعداد هجای واژهها (بخش) در زبان فارسی، صورت گفتاریشان در مقایسه با صورت نوشتاری هجای کمتری داشته باشد. بر این مبنا «هندونه» و «میخوام» به جای «هندوانه» و «میخواهم» درست و به کار بردن «میدون» به جای «میدان» اشتباه است. در کلمات تک هجایی فارسی مثل: «ماست»، «راست»، «ساخت»، «سوخت»، «گفت» و نمونه٬های اینچنینی صامت آخر آنها بسیار ضعیف تلفظ میشود. به همین خاطر دلیلی ندارد آنها را شکسته بنویسیم. این قاعده تنها محدود به کلمات تک هجایی نمیشود و در مورد بخش پایانی واژههای دو تا سه هجایی یا جملاتی که هجای پایانی آنها را غلیظ تلفظ نمیکنیم نیز جواب میدهد.
ـ شکسته نویسی و لهجهها: گاهی کلمات شکسته با این فرض استفاده میشود که گفتگوها را به لهجه معیار (تهرانی) نزدیک کند. آوردن کلمات شکسته بدون در نظر گرفتن تفاوت لهجه افراد با یکدیگر، آنهایی که با لهجههای دیگر حرف میزنند و میخوانند را به زحمت میاندازد. بهترین روش این است که، «چنانچه تعداد هجاهای واژهها، در نوشتار و گفتار یکسان باشد، آنها را باید کامل نوشت و بر حسب لهجه شکسته خواند».
فایده قاعدهمند کردن شکسته نویسی چیست؟
نمیتوان ادعا کرد که قاعده کاهش هجایی بهترین روش برای تعیین حد شکسته نویسی است. ولی تا زمانیکه شکسته نویسی و چگونگی نزدیک شدن به لحن زبان گفتاری قاعدهمند نشود، با پیروی از سلیقه فردی به جایی نمیرسیم. در دیگر زبانها با وارد کردن صورت گفتاری بسیاری از کلمات در فرهنگهای لغت به حل مشکل چندگانگی برداشتها کمک کردهاند. با این کار صورتهای شکسته گفتار در گفتوگوها تثبیت میشود.
* تحریریه ایجاد